دوییدن

امروز ظهر حدودای ساعت دوازده که داشتم مسیر سلف خوابگاه رو میگذروندم جلو خوابگاه یه پسری رو دیدم که داره خیلی تند سمت خوابگاه و سلف پسرا میدوئه.
حس خوبی داشت برام.دوییدن...

یاد بچگیام افتادم که همیشه و همه جا در حال دوییدن بودم!حتی برا جابجا شدن تو خونه!بیرون هم همینطور بودم!با دو میرفتم مغازه! با دو میرفتم خونه مامان بزرگم!
دقیقا یادمه مامانم همیشه حواسش به این بود پاچه شلوارای من تنگ باشه چون همیشه در حال دوییدنم نکنه بیاد جلو پام و بیفتم!

الان هم راه رفتن خسته ام میکنه گاهی عمدا آماده شدنمو لفت میدم تا دیرم بشه و بدو بدو برم تا کلاس
ولی من دلم تنگ شده برا اون دختربچه ی تند و سریع که آزاد از هر محدودیتی بود.
میم کاف ۸ ۶

شب بارونی

هوا بارونیه و منم و بدونه آهنگی که پریسا امشب فرستاده بود و جمع شدن زیر پتو تا یخای دلم باز بشه ...
و خب صدالبته اشکام...
دوست ندارم امشب تموم بشه
میم کاف ۲ ۵

شکوفه پاییزی

بهار به بهار...
در معبر اردیبهشت،
سراغت را از بنفشه های وحشی گرفتم
و میان شکوفه های نارنج
در جستجویت بودم
در "پاییز" یافتمت...
تنها شکوفه ی جهان
که در پاییز روییدی

سیدعلی صالحی

میم کاف ۲ ۴

دندون درد طولانی😓

حدودا هفت ساعته بدون وقفه دندون درد دارم و معلومم نیست تا کی همین جور درد داشته باشم!
کلافه شدم از فکر و دندون درد
الان دوست دارم زودتر ساعت ده بشه پایتخت رو ببینم!

+نت یاری نمیکنه ببینمش!هم اتاقی داره نگاه میکنه و روم نمیشه بهش بگم با هم ببینیم:(در حسرت نقی  و دندون درد میگذرونم!

++بازم خواننده خاموش!!!لطفا معرفی کنید!

میم کاف ۵ ۷

کودکِ خوشحال درون:)

چشمام قلبیه
ذوق کردم شدید
قلبم تند تند میزد

فهمیدم هنوز اون مریم کوچولوی لپ دار هستش:)
خرسی خریدم😍😍😍
دختره
پیشنهاد اسم بدین:)
هنوز یک ساعت نشده داشتنش
بعدا عکسشو میذارم

+ممنون از اون دوست خیلی خوش قول و مهربون و دلسوزم😜😜😜💚💚💚
++بهترین کادو عمرم رو بهم دادیا!!!

خرسی

میم کاف ۷ ۶

دل تنگی عجیب

ده دیقه میشه از خوابگاه فاصله گرفتم و الان دلتنگشم
خودمو نمیشناسم گاهی
من همون آدمم؟
خیلی دلتنگم :(
میم کاف ۵ ۳

برق رفته😏

برق خوابگاه قط شده
همه ریختیم تو بالکنا و داد و جیغ و شایعه
یکی داد میزنه بچها دو دهم ریشتر زلزله شده
یکی داد میزنه آسمون چرا قرمزه؟یکی جوابشو میده پریوده😅
من داد زدم فردا تعطیله😎
الان اومدیم تو اتاق ولی همچنان ادامه داره
یکی میگه کی با دوست پسرش کات کرده؟
هم اتاقی میگه چی پوشیدییین؟بچها جواب میدن و جووون و اووووف بقیه!
کل میکشن و هی میگن بخوابین و باز حرف میزنن!
سوت میزنن و فعالترین بالکنها مال ما و اتاق کناریه
همین الان یکی داره داد میزنه چراغ قوه بدین برم دستشویی!!😅

یه چیزی یادم رفت!ترقه!هر چند دیقه ببار ترقه هم میندازن

میم کاف ۲ ۳

تنهایی

از تنهایی
مگریز
به تنهایی
مگریز
گهگاه
آن را بجوی
و تحمل کن
و به آرامش خاطر مجالی ده.

ماگورت
میم کاف ۱ ۴

تبریک عروسی

اونقدی عروسی نرفتیم قاطی کردم!
امروز به عروس که تبریک گفتم مامان داماد کنارش بود بهش دست دادم و گفتم قبول بو(ینی قبول باشه)!!!!!
میم کاف ۷ ۵

21 از 180:/

امروز صبح خواب دیدم دارم از استاد الک سوال میکنم میانترم چند شدم
یه نگاه به برگهاش انداخت و گف 21شدی!
معمولا میانترمای این استاد از 25!تو خواب ازش پرسیدم از چند گف از 180 شدی 21
توخواب برگهامتحان میانترم جلو چشام رژه میرف که چیا رو نوشتم و چی ننوشتم

بیدار شدم و کل صبح نتونستم کاری بکنم از بس وضوح داشت اون خوابم!

+ینی میشه این ترم به خیر بگذره!قول میدم ترم بعد از اول ترم بخونم دیگه

++نداشتن لبتاب ینی اینکه وقتی لبتاب زینب دستته تا کد بنویسی برا پروژه میای تو وبلاگت!

+++چند روزه تنها تفریحات زندگیم شده غذا خوردن!آهنگ لیلای من محسن نامجو!تلفن حرف زدن!خوندن اسمس!در آخر خوابیدن با صدای رادیو...چند روز پیش یه سرکی کشیدم تلگرام که هیچ آدمی حالمو نپرسیده بود!اها جز فاطمه:)

همین دیگه اومدم بنویسم ثبتش کنم!برم پی زبان اسمبلی و پروتئوس و این چرت و پرتا!

بعدا نوشت:میانترم هفت و نیم از سی شدم!!!

میم کاف ۱۰
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان