شماره نوشت و همه چی نوشت
۲۸ شهریور ۹۶ / ۲۳:۱۲
سلام:)
1-داداشم رفته برای بار nام کچل کرده و اومده خونه کله شو شسته دنبال حوله(هوله) میگرده بعد با خودش میگه هوله نمیخواد و با یه دستمال کاغذی خشکش میکنه و برا خودش میگه موی کچل خوبه راحت شسته میشه راحت خشک میشه و راحت حالت میگیره!
2-از نوشتهای لحظه ای تو تلگرام:
مردی که بچه دوسالشو بخاطر شکستن تی وی اونم اتفاقی شکنجه میده رو باید نابود کرد...تعادل روانی نداره
فک میکنی شکنجش چیه؟؟
آب داغ رو جیشش ریخته...
گریم میاد...
3-امروز بالاخره بعد از چندین وقت با یکی حرف زدم!
چند وقت پیش ازم خواسته بود بهش بگم چمه و پشت گوش انداختم امروز مچمو گرفت و گف همین حالا بنویس برام...نوشتم....(پست رمزدار)
4-خیلی وقت پیش با یه نفر حرف میزدم...از گذشته های دور براش گفتم...از همون موقع ها پیداش نمیشه دیگ...خیلی ناراحت شدم که این همه انرژی گذاشتم برا حرف زدن با کسی که اینقدر بی تفاوت رد شد!
5-فردا معلوم میشه داداشم کجا میفته سربازیش و در اصل معلوم میشه من گوشی میخرم یا نه؟؟!! میارزه امشب تا صب دعا کنم تا صاحب گوشی بشم.نه؟
6-انتخاب واحد با تموم استرساش تقریبا تموم شده!فقط نمیدونم چرا کلاسایی که من گرفتم پر نشدن!!!اگ حذف بشن بازم استرس و مدیرگروه و انتخاب واحد و سیستم گلستان!
7-این چند وقت تو وبای مختلف میخونم که یکی یکی دارن میرن خوابگاه...دوباره میرم برا زندگی نوسانی و مهمون خونه خودمون شدن!!!خوشبختانه مامانم میگه نمیذارمت بری تا بعد محرم و این شده دلیل من برا نرفتن^_^
8-به پسرخاله 6سالم میگم هفته دیگه میرم خوابگاه و دور میشم میگه خب ولش کن نرو...میگم کلاس دارم میگه گولشون بزن نرو...حرف راستو از بچه باید شنید!
9-این تابستون یکی از دوستای نزدیکم ازدواجید و یکم دیگه هم میره از شهرمون...میشم یه سینگل به تمام معنا دیگه!حتی دوستی ندارم دیگه باهاش برم بیرون!
10- این روزها که هفته ای سه روز میرم ورزش و چهار روز دیگشم پیاده روی یک ساعته...خیلی بهترم حداقل در ظاهر!
11-دیگه نمیخوام از خودم انتظارات زیاد داشته باشم...
+این پست رو چند وقته نوشتم ینی هی میخاستم بنویسم و نمیشد الان اومد بنویسم اینو دیدم ک پیشنویس تکمیلش کردم و الانم انتشار:)