بیست دی
۲۱ دی ۹۷ / ۰۱:۱۵
هانا آهنگ گذاشته بود و حرف میزدیم
از خودمون و تغییراتمون و تلاشی که برا تغییراتمون کردیم گفتیم و گفتیم و گفتیم...
یهو به خودم اومدم اشرف زاده داشت میخوند
تو ماهی و من ماهی این برکه کاشی
اندوه بزرگیست زمانی که نباشی
فکرا میچرخید تو سرم و میچرخید و من دلم رهایی میخواست...اونقد فکرا چرخید توسرم که بغض شد حتی...که دلم خواست خودمو فکرامو بالا بیارم و آوردم...