بیست دی

هانا آهنگ گذاشته بود و حرف میزدیم
از خودمون و تغییراتمون و تلاشی که برا تغییراتمون کردیم گفتیم و گفتیم و گفتیم...
یهو به خودم اومدم اشرف زاده داشت میخوند
تو ماهی و من ماهی این برکه کاشی
اندوه بزرگیست زمانی که نباشی
فکرا میچرخید تو سرم و میچرخید و من دلم رهایی میخواست...اونقد فکرا چرخید توسرم که بغض شد حتی...که دلم خواست خودمو فکرامو بالا بیارم و آوردم...

میم کاف ۲ ۷
صدرا ارجمند
بالا اوردی؟!

هوم:(

ابوالفضل ...
از دست تو...
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان